براش نوشتم فلان سریال رو میبینی؟ گفت آره میدیدم ولی الان اینجا دیگه تلوزیون نداریم. یکم بعدش نوشت یاد روزایی افتادم که بعد آنژیو تو مسیر برام قسمت جدید سریالی که جمعهها میداد رو تعریف میکردی و اشک شد. فکر کردم چه چیزای چرتی میتونه خاطره بشه سمیر چه چیزایی.
رویاهای کنسرو شده...برچسب : نویسنده : 6nedtlb بازدید : 165 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:40
موج دریازده را تنگهی ساحل قفس است
ماهی تُنگ نباشد، دل طوفانی ما
عاقلان پا مگذارید به میخانه عشق
داغ صد مُهر جنون خورده به پیشانی ما
ترمه و اطلس و دیبا همگی مال شما
خرقهای نیست برازندهی عریانی ما
زلف ما چون خم زنجیر گره در گره است
شانه رَم میکند از فرط پریشانی ما
برچسب : نویسنده : 6nedtlb بازدید : 170 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:40
برچسب : نویسنده : 6nedtlb بازدید : 171 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:40